جناب وی جناب وی
  • صفحه اصلی
  • آداب زیستن
    • آداب زیست ایرانی
    • آداب محیط کار
    • آداب معاشرت
    • آداب گفتگو
    • آداب رابطه
  • آداب رویش
    • رشد فردی
    • رشد جمعی
  • بینش سیاسی
    • سیاست خارجی
    • سیاست داخلی
  • مکتوبات
  • سایر محتوا
    • معضلات فکری
توییتر
اینستاگرام
تلگرام
جناب وی جناب وی
  • صفحه اصلی
  • آداب زیستن
    • آداب زیست ایرانی
    • آداب محیط کار
    • آداب معاشرت
    • آداب گفتگو
    • آداب رابطه
  • آداب رویش
    • رشد فردی
    • رشد جمعی
  • بینش سیاسی
    • سیاست خارجی
    • سیاست داخلی
  • مکتوبات
  • سایر محتوا
    • معضلات فکری
  • بینش سیاسی
  • سیاست خارجی
  • سیاست داخلی

تحریم‌ برای آزادی!

  • 30 مهر 1401
  • 9 minute read
تحریم‌ برای آزادی!

با جهت‌دهی‌های صورت گرفته، مردم معترض اصولا تمرکز خود را برروی این مسئله گذاشته‌اند که یک انقلاب در حال پدید آمدن است و با این ایده از تحریم‌ها حمایت می‌کنند تا جمهوری اسلامی بیش از پیش تحت فشار قرار گرفته و نهایتا از قدرت کنار برود. خب، اگر بخواهیم واقع بینانه این نگرش را واکاوی کنیم، چنین روایتی ذاتاً با تکیه بر احتمال وقوع بهترین اتفاقات شکل گرفته؛ متوجه منظورم می‌شوید؟


مردم بسیاری با این ایده که کشور در آستانه یک انقلاب است، درحال حمایت از تحریم‌ها هستند. احتمالا خود شما نیز یکی از آنها باشید. فرض بر این گذاشته شده که پلهٔ پس از اخراج سفیرهای ایران از چند کشور و همچنین تحریم‌های بیشتر، سقوط جمهوری اسلامی خواهد بود. فلذا این نوشته برای دعوت از شماست تا کمی آرام باشید، کند تر فکر کنید و احتمالی را برای این کنار بگذارید که خب اگر توالی ایده‌آل اتفاقات مدنظرتان رخ نداد، آن‌وقت چه؟


وظیفه یک تحلیل‌گر دیدن بد‌ترین احتمالات است. خوب‌ها را که همه می‌بینند و خوش‌بینی هم که حد و مرزی ندارد. این پست نوشته شده تا به شما گوشزد کند که احتمال وقوع بدترین‌ها را هم باید در نظر گرفت. این پست نوشته شده تا از شما پرسشی داشته باشد که اگر جنبش کنونی راه به جایی نبرد، آن وقت شما با تحریم‌هایی که علیه کشور شده می‌خواهید چه کاری انجام دهید و پلن B برای چنین موقعیتی چیست؟ ساده لوحانه است که ما به هنگام صحبت درباره سیاست‌هایی کلان یا سرنوشت جمعی چندین میلیون انسان، راه جایگزینی نداشته باشیم و مصرانه تاکید داشته باشیم آنچه که اکنون انجام می‌دهیم، حتما باید به ثمر بنشیند! خب اگر به ثمر ننشست چه کسی پاسخگو خواهد بود؟


نمی‌دانم همه‌جا اینطور است یا فرهنگ سیاسی کشور ما اینگونه است. در اینجا نه حکومت میلی به پاسخگویی دارد، نه مخالفین حکومت. حکومت که تکلیفش روشن است. چون قدرت را در دست دارد لزومی نمی‌بیند که برای پرسش‌ها جوابی داشته باشد، مخالفین حکومت هم چون معترض‌اند، نیازی نمی‌بینند درباره شیوه‌های اعتراض خود پاسخگو باشند. آخر چه کسی گفته که چون کسی معترض است، در همه امور هم حق با اوست؟ به‌هرحال نمی‌شود که فقط منتقد بود و خود را از نقدی مبرا کرد؛ بگذریم.


من از ابتدای شکل گیری اعتراضات اخیر، با سیاستمداران، سیاست‌ خوانده‌ها و متفکرین متعددی شانس هم‌صحبتی داشته‌ام. چه داخل و چه خارج از کشور؛ ایرانی و غیر ایرانی. تقریبا همه آنها هم‌رای بودند که بعید است اعتراضات کنونی به یک انقلاب و دگرگونی عمیق سیاسی در ایران منجر شود. البته اضافه کنم که جوامع انسانی -به‌خصوص در عصر حاضر- پدیده‌ای نیستند که بتوان با قطعیت آنها را پیش‌بینی کرد و ممکن است همه آنان اشتباه کرده باشند، اما این را گفتم که درک نسبی‌ای از موقعیت کنونی داشته باشید و بدانید که کجا هستیم.


در شرایط کنونی آنچه که برای من نگران کننده و عجیب است، این است که ایرانیان، در داخل و خارج، پیام‌هایی حاوی درخواست کمک (!) به دیگر کشورها می‌فرستند و توجه آنها را طلب می‌کنند؛ آن رهبران سیاسی هم در پاسخ می‌گویند که صدای شما را شنیدیم، تحریم‌های بیشتری در راه است! خب، چنین پاسخی معیوب است. حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که کمک دولت‌های خارجی راه‌گشاست، تحریم‌ها تا زمانی می‌توانند به معترضین کمک کنند که معیشت آنها را در تنگنا قرار ندهند. از آن جا به بعد دیگر نه اخلاقی هستند، نه توجیه منطقی‌ای دارند.

با این وجود حتی گاه، برخی به این هم قانع نیستند و کمک و همراهی بیشتری را طلب می‌کنند! خب عزیزان من، کمی تامل کنید، کمی فکر کنید، دقیقا اینجا منظور از کمک بیشتر چه اقداماتی است؟ مثلا می‌خواهید برای بیرون راندن سپاه به ایران حمله نظامی کنند؟ یا به شکل نظامی در امور ایران دخالت کنند؟ بعد هم لابد هروقت کار ما باهاشان تمام شد خودشان بروند. شوخی‌تان گرفته؟ یادتان نرود که آمریکا به عراق حمله نکرد، بلکه تعبیر او از این کار، بیرون راندن القاعده بود. یادتان نرود که آمریکا به افغانستان حمله نکرد، بلکه می‌گفت می‌روم طالبان را بیرون کنم.

از بحث دور نشویم، درباره تحریم عرض می‌کردم خدمتتان. تحریم‌ها بر علیه کشور ایران از ابتدای شروع به کار جمهوری اسلامی آغاز شده‌‍‌اند. دقیقا از زمان اشغال سفارت آمریکا در اوایل انقلاب. اکنون چهل و چند سال از آن روزها می‌گذرد، به شدید‌ترین‌ میزان خود رسیده و به تعبیر مقامات غربی قرار است بیشتر هم شوند. حال، کسی هست که پاسخ بدهد «تحریم‌های بیشتر با چنین روندی، چگونه می‌تواند برای حکومت مضر باشد، درحالی که چهل سال گذشته تاثیر چندانی روی آن نداشته‌؟» مگر غیر از این بوده که در طول تمامی این سالها، تحریم‌ها کمر مردم را خم کرده و تنگنای فعلی اقتصادی را به وجود آورده اند؟ اصلا فرض بر این که تحریم حکمرانان ما را هم ضعیف کرد، خب مگر پول‌های همین مردم نبود که برای جبران این ضعف‌ها از بورس برداشته شد؟ این غایی‌ترین تصویر از به ثمر نشستن تحریم‌های کنونی است که در صورت تضعیف دولت، تاوانش از جیب مردم خواهد رفت و بس.

یک شهروند معترض دست خود را از شیشه شکسته شده خودرو، به علامت پیروزی بیرون آورده.


آیا تحریم واقعا چارهٔ کار است؟

شجاعت مردم مثال زدنی است. بسیاری جان خود را در کف دست گذاشته و در خیابان حقوق خود را مطالبه می‌کنند، جوانان به آسانی با جان خود بازی می‌کنند و دانه‌دانه پر می‌کشند. هرروز برای این گریه می‌کنم؛ باور کنید روزی نیست که از دیدن این حجم از مقاومت گریه‌ام نگیرد. ولی بیایید احساسات، هیجان، میل درونی و مبالغه را کنار بگذاریم و واقع‌بینانه به مسئله نگاه کنیم؛ شجاعت مردم همیشه کافی نیست، ایستادگی مردم همیشه کافی نیست.


حداقل آنچه که حالا دیده‌ایم به این معنا نیست که در میان سیاست‌مداران ارشد هم رخ دهد. و بدون همراهی نهادهایی از درون بدنهٔ دولت فکر می‌کنید چطور یک انقلاب ممکن خواهد شد؟!


دیگر سالهاست که حکومت‌ها در سرتاسر جهان مردم را عقیم کرده‌اند تا توان ایجاد هر موج جدیدی را از آنها بگیرند. باور کنید دیگر سال 57 نیست که فقط با ریختن در خیابان و حمایت چند دولت خارجی، بشود حکومت را تغییر داد. نه در دهه‌های پیشین، بلکه در طول همین سال‌ها “اجتماعات مردمی بسیار بزرگتری” در “کشورهایی با حکومت ضعیف‌تر” رخ داده، اما آنها منجر به وقوع یک انقلاب نشده‌اند.


بلاروس، سوریه، ونزوئلا، تونس، مصر، سودان؛ همگی کشورهایی هستند که طی سالیان اخیر دست به انقلاب زده‌اند و نتیجه هیچ‌کدام چنگی به دل نمی‌زند. یا راه دور نرویم، هنوز 10ماه هم از قیام مردم قزاقستان نگذشته؛ قیامی که حتی کنترل را از دست دولت خارج کرد، اما روسیه با سرباز و نفر بر به میدان آمده و اجازه نداد چرخ کار به دست یک دولت مایل به غرب بیفتد.

تصویر شهروند معترضی که عکس یک دختر کشده‌ شده را بالای سر گرفته.

من نمی‌توانم دانه دانه مثال‌های بالا را برایتان تشریح کنم. اما شما می‌توانید برای هرکدام از آنها را در اینترنت جستجو کرده و درباره‌اش مطالعه کنید. تصاویر حیرت انگیز از حضور مردم را ببینید، و ببینید که چطور خیابان‌هایشان به میدان‌ جنگ واقعی تبدیل شده. میدان جنگ ها! واقعا سنگر ساخته‌اند، اما راه‌به جایی نبرده‌اند. زیرا همانطور که گفتم ایستادگی و شجاعت عالی هست اما برای انقلاب در عصرحاضر کافی نیست؛ زیرا مناسبات جهانی تغییر کرده.


من به دنبال اثبات چیزی بر خلاف خواسته مردم نیستم. حتی اگر اسب مردم، بازنده این بازی باشد، من دوست ندارم روی اسب دیگری شرط‌بندی کنم. و این احتمال هم وجود دارد که گسترهٔ اعتراضات در روزهای آتی وسیع‌تر شده و محاسبات تغییر کند. اما باید به شکل مداوم به خودتان یادآوری کنید که خوشبینی کاذب کشنده‌تر از بد بینی است. زیرا بدبینی حدااقل شما را در مقابل بد ترین اتفاقاتی که ممکن است رخ دهند ایمن می‌کند.

بله، امکان تغییر محاسبان و دگرگونی زمین بازی وجود دارد. اما اگر چنین اتفاقی رخ ندهد چه؟ همه به اندازه کافی برای آن آمادگی دارند؟ آیا کسی به این فکر می‌کند که در آن صورت بعدا وضع زندگی مردم با این تحریم‌ها چگونه خواهد بود؟ بعید می‌‌دانم. هیچکسی هم به این سوال پاسخ نمی‌دهد. اصلا همه آنانی که پرچمدار تحریم بیشتر علیه ایران هستند، خارج از ایران زندگی می‌کنند و در ادبیات خود تحریم‌ها را علیه جمهوری اسلامی می‌دانند، نه مردم.


به گمانم تحریم، هم آسان‌ترین و هم البته احمقانه‌ترین راه برای اعلام حمایت از سوی دولت‌های خارجی است. آسان اینکه وضع کردنش علیه ایران مثل آب خوردن شده، و احمقانه اینکه فقط وضع مردم را بد تر می‌کند و به هیچ وجه فکر شده نیست. تحریم در شرایط کنونی که معیشت مردم در بحران قرار دارد بسیار خطر آفرین و غیراخلاقی است، چرا که از تاب آوری کنونی مردم نیز خواهد کاست و به فرمان‌برداری آنها برای گذران معیشت روزمره‌شان، خواهد افزود.


بیایید قدمی به عقب برداریم و یک تصویر بزرگ‌تر از شرایط کنونی ببینیم، در این تصویر احتمالی «جنبش‌های کنونی منجر به وقوع یک انقلاب نشده و دو سالی از پاییز 1401 گذشته،مردم بر اثر نارضایتی از یک موضوع به بیرون ریخته و نسبت به حکومت اعتراض می‌کنند. این بار هم مردم در شعارهایشان خواهان یک انقلاب هستند». حال با شرایطی که توصیف شد، مردم چه مدت قادر به ایستادگی و اعلام اعتراض خود هستند؟ آن زمان دو سال از تحریم‌های فعلی علیه ایران گذشته و طبعاً وضع اقتصادی هم بدتر است. به نظر شما معترضین با پس‌انداز خود تا چند روز می‌توانند دست به اعتصاب بزنند؟ پاسخ احتمالی دو-سه روز است/حداکثر یک هفته.


بنابراین حمایت کنونی غرب با تحریم‌های بیشتر، فقط شرایط را پرمخاطره‌تر می‌کند و با این انتخاب بد، حتی راه برای ایستادگی‌های بعدی نیز دشوار‌تر خواهد شد. به گروه‌های اپوزیسیون‌ هم که خواهان تحریم‌ هستند اعتمادی نیست. آنها به دنبال این هستند تا هرطور که شده و به وسیله هر ابزاری، حکومت فعلی را از میان بردارند. فلذا با وجود اینکه می‌دانند تحریم‌ مردم را تضعیف می‌کند، با این حال خواهان آن هستند تا با این سیاست، مردم آنقدر ضعیف شوند و از شدت این ضعف به حکومت فشار بیاورند، که حکومت قادر به ادامه راه نباشد!

تصویری معروف از روزهای آغازین اعتراضات که گروهی از ماموران پلیس در سویی،  و جمعیتی از مردم، در سوی دیگر قرار گرفته‌اند.

من این سیاست را خودخواهانه، غیر اخلاقی و وحشیانه می‌دانم. رهبران جریان تحریم طلب اگر واقعا قصد مبارزه با حکومت کنونی را دارند، بایستی هوشمندانه‌تر عمل کنند و به‌جای راحت‌طلبی با اعمال تحریم‌ها، به دنبال پاسخی برای این پرسش باشند که “چطور می‌توان هم از معترضان دفاع کرد و هم اینکه آنها را از جنبه‌های مختلف توانمند کرد؟”
آنها باید پاسخگو بودن را بیاموزند و اهداف خود را برای مردم با شفافیت تمام اعلام کنند، تا اولا قابل درک باشند، دوما قابل نقد باشند، و سوما نتوانند از عهدهٔ مسئولیت‌های این انتخاب‌ها شانه خالی کنند.

تحریم‌ها به روش‌های گوناگون زندگی را برای مردم سخت کرده اند.
این حتی امکان ساخت یک ایمیل را برای ایرانیان پیچیده کرده. اگر یک ایرانی ساکن آمریکا باشید احتمالا به خوبی برزخی که طی سالهای حضور پریزیدنت ترامپ بر ایرانیان حاکم بود را به یاد دارید. یا دیگر همگی شادی مردم را پس از به ثمر نشستن برجام به خاطر می آورید؛ گرچه سیاست‌ها و سیاست ورزی‌ها معیوب بود و این شادی دوام چندانی نداشت، اما نباید یادتان برود که تحریم همیشه چه ظلمی در حق مردم ایران بوده و چطور زندگی‌های همه‌ را تحت فشار قرار داده. لطفا اجازه‌ ندهید در این ایام که نفرت از حکومت موج می‌زند، گروه‌های مخالف حکومت از این خشم شما به شکلی که دوست دارند برای بازی‌های سیاسی‌شان بهره‌برداری کنند. لطفا اجازه ندهید در برهه‌ای که سرشار از خشم هستید و قوه تحلیل‌تان به کلی منحل شده، این تفکر به شما خورانده شود که تحریم‌ها به نفع‌تان است.


سران هر دو سوی ماجرا جانی‌اند. هم حکومت و هم گروه‌های مخالف آن. اولی با شاتگان و اسلحه به جان مردم افتاده و دومی با تحریم و سپر کردن همان مردم. رسانه‌هاشان از خودشان کثیف‌تر. واقعا نمی‌دانم که مثلا چطور بنویسم «ایران اینترنشنال بودجه‌اش را از عربستان سعودی می‌گیرد و هیچ هراسی هم از گفتن این موضوع ندارد» که مورد توجه‌تان قرار بگیرد. هر کدام از مردم که در این راه بمیرند، ایران اینترنشنال خوشحال است که می‌تواند با مرگ یک جوان در تنور این اعتراضات بدمد. و در مقابل رسانه‌های داخلی آنقدر حرامزاده‌اند که تیتر خواهند زد “کدام جوان؟”.


از تند‌ فکر کردن و تصمیمات سریع دست بردارید؛ عجولانه انتخاب نکنید و آگاه باشید که جنگیدن “به هرقیمتی” با جمهوری اسلامی، برای کسانی خوب است که منافع زود بازدهی از این کار دارند. شما که داخل کشور هستید، اگر همه تخم‌مرغ‌هایتان را در یک سبد بگذارید و این سبد راه به جایی نَبَرد، شما ضرر نهایی را خواهید کرد. هیچکس‌هم به هیچ‌جایش نیست که متحمل چه ضرر هایی شدید. نه رهبرانی که بیرون از ایران خط می‌دهند، نه رهبرانی که داخل ایران حکمرانی می‌کنند؛ همانطور که تا کنون هیچ‌کدام به هیچ ورشان نبوده.


اپوزیسیون بودن در سیاست ایران فقط به این معناست که شما با حکومت مخالفت کنی و از این راه نان بخوری. سال به سال فعالیت‌هایی که بر علیه حکومت ایران انجام داده‌ای را فاکتور کنی و به سفارت خانه‌های کشورهای مخالف ایران سر بزنی برای دریافت بودجه. آن کشورها هم می‌دانند که این اپوزیسیون‌ها راه به جایی نمی‌برند ها! مثلا سیاستمداران عربستان احمق نیستند که ندانند مجاهدین خلق محبوبیتی در ایران ندارد؛ اینها را می‌دانند و با این حال به این گروه‌ها کمک می‌کنند تا موی دماغی باشند برای حکومت. موی دماغی که از جان مردم مایه میگذارد برای کسب درآمد.


بسیاری‌شان هم میلی به آمدن به ایران ندارند، همانجا بهشان خوب می‌گذرد. چرا باید بخواهند با دشواری‌های مدیریت یک کشور دست و پنجه نرم کنند، وقتی می‌توانند راحت تر از اینها زندگی کنند؟ آنها آنقدر از این اپوزیسیون بودنشان سود می‌برند که وقوع یک انقلاب هیچ به نفعشان نیست.


نمی‌دانم چقدر عقاید مرا تایید می‌کنید و با من هم‌نظرید، اما خودم در میان این دو لبه قیچی احساس قربانی بودن دارم. در اینجا وسط باز بودن معنی ندارد وقتی همه مردم وسط منگنه پرس شده‌اند. اپوزیسیون فقط آیینه‌ای از حکومت است. همانقدر دروغ‌گو، همانقدر وحشی، همانقدر هوچی‌گر. به مانند حکومت به هیچکس پاسخگو نیست. مخالفین خودش را متهم می‌کند به همراهی با گروه‌های مختلف، از خشم مردم استفاده ابزاری می‌کند برای حمله به جریان مخالف.

استبداد مگر چیست؟ این خفه کردن صدای دیگران را باید چگونه تعبیر کرد؟ این حملات جمعی را چطور می‌توان توجیه کرد؟ کجای دنیا دوگانگی اینچنینی‌ای میسازند که یا با مایی یا برعلیه ما؟ کجای دنیا داشتن قوه فکری مستقل سبب می‌شود شما طرد شوید؟ دلیل اینکه چرا گروه‌های مخالف حکومت هم مثل آن اینقدر وقیح‌اند را نمی‌دانم، ولی این مرا یاد ضرب‌المثلی فرانسوی می‌اندازد که می‌گوید «مراقب باش چه کسی را برای دشمنی انتخاب می‌کنی، چون شبیه او خواهی شد.»


تا بعدترها؛
با احترام، جناب وی.

0
Total
0
Shares
0
0
0
تگ‌ها
  • آینده جمهوری اسلامی
  • اپوزیسیون
  • اعتراضات
  • ایران
  • برانداز
  • برجام
  • برجام 1401
  • تحریم
  • تحریم‌ها
  • جمهوری اسلامی
  • حکومت
  • سیاست
Previous Article
  • رشد جمعی
  • سیاست داخلی

آرمان‌ خواهی تحمیلی

  • 28 مهر 1401
خواندن
Next Article
  • آداب زیست ایرانی
  • رشد جمعی
  • سیاست داخلی

مبانی قانون‌گذاری

  • 14 آبان 1401
خواندن
ممکن است بپسندید
خواندن
  • 5 min
  • سیاست داخلی

تیم ملی ایران

خواندن
  • 5 min
  • بینش سیاسی
  • دسته‌بندی نشده

شبکه من و تو

تصویر صندوق رای
خواندن
  • 7 min
  • سیاست خارجی

انتخابات میان دوره‌ای آمریکا

خواندن
  • 8 min
  • سیاست داخلی

اعتصابات سراسری

خواندن
  • 13 min
  • آداب زیست ایرانی
  • رشد جمعی
  • سیاست داخلی

مبانی قانون‌گذاری

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه

©️ مستر وی دات‌کام
  • درباره وی
  • ارتباط با وی
  • چهارچوب حفظ حریم خصوصی
  • چهارچوب فعالیت‌ها
برای مقاصد غیرتجاری، کپی بدون ذکر منبع هم مجاز است.

Input your search keywords and press Enter.