سلام، من جناب وی هستم.
پیش از هر چیز، لطفا عذر مرا پذیرا باشید که این صفحه نمیتواند پاسخ مناسبی به کنجکاوی های شما درباره اطلاعات هویتی نویسنده بدهد. اهمیتی ندارد که نامم چیست و آدمها مرا چه صدا میکنند. شما میتوانید به سلیقهی خودتان اسمی برایم انتخاب کرده و مرا با همانگونه بشناسید.
به شکل کلی اما، یکی از چندین انسانی هستم که ممکن است در خیابان، کافه یا رستوران ببینید. یکی از همان میز بغلیهای کافهای پر رفت و آمد که چیزی ازشان در خاطر نمیماند.
آدمی پر شده از مقررات درونی و سرشار از ایدههای پوچ محبت آمیز. -اگر اولویت دادن به خود را اینگونه تعبیر میکنید- مغرور. آنقدر که بیرون از خود جهان را از دست رفته و زمان را هدر رفته میپندارم.
انسانی سست همت و فاقد اراده که مایل و توانا به انجام کاری نیست. آنقدر که در زندگیاش جز تلاش برای با وجدان زیستن، هیچ دستاوردی قابل توجهی ندارد که پرداختن به آن درخور توجه باشد.
عضوی از قشر خاکستری جامعه که نه از اینهاست و نه از آنها، که نه اینها قبولش دارند و نه آنها. دارای ذهنی تحلیلگر که عادت دارد در مسائل عمیق شود، به آنها پر و بال دهد و گاهی بیجهت در ذهنش گندهشان کند.
یک سیاست خواندهی ناموفق، مدیر استودیویی ورشکسته، رستوران داری بیسرانجام و فاتح چندین و چند تپهی دیگر که هیچ کدام سالم نمانده اند.
و از آنجایی که تقریبا باید کتکم بزنید، یا یکی از عزیزانم باشید تا نظرم را درخصوص چیزی با شما در میان بگذارم، این یک صفحه است برای به اشتراک گذاشتن آزادانهی آن عقاید.
برای ارتباط با وی، میتوانید به «این صفحه» سر بزنید.