پیشفرضهایی برای آغاز گفتار
آنچه که روز به روز با پوست و استخوان بیشتر احساس میکنیم، نظاره کردن چگونگی به ناکجا آباد رفتنمان است. پوچی، پوچ گرایی و پوچ شدگی محض. آدم صبح به صبح که بیدار میشود میبیند که بالاتر از این سیاهی دیگر رنگی نیست. و تا روز به پایان نرسیده سیاهی دیگری نشانمان میدهند که بفرما، این هم بالا تر!
این متن نوشتهایست که سالیانی پیش از این آنرا نوشتم، و تردید دارم که هدف منتشر کردناش و محتوای آن هنوز هم با جامعهی ما همخوانی داشته باشد یا نه. فلذا لطفا در زمان خواندنش سعی کنید حتما نگاهی بلند مدت به قضایا داشته باشید، تا مبادا تسکینی دروغین باشد بر مشکلاتی که اکنون درحال تحملشان هستید.
پوچ گرایی چیست؟ ابزوردیسم یعنی چه؟
اگر نامحرم نیستید که گشت ارشاد دردسر شود، باید دستتان را بگیرم تا با من به قرن نوزده میلادی سفر کنید. برههای که آرام آرام جوامع صنعتی درحال روی کار آمدن بودند. برههای که در آن مفهوم پوچ گرایی رشد کرد.
یکی از پرقدرت ترین مفاهیم قرن بیست و یکم، که آلبرکامو آن را ابداع و اینگونه تعریف میکند:
به معنای تضاد درونی بین گرایش انسان به یافتن ارزش ذاتی و معنای زندگی و ناتوانی او در یافتن هر گونه ارزش است.
برای فهم آسانتر میشود: بهوجود آمدن یک تعارض بین خواستهی آدمی برای یافتن معنای زندگی و ناتوانیاش در پیدا کردن آن.
این مفهوم در جنگ جهانی رشد قابل توجهی داشت. از در و دیوار دنیا کشته میریخت، دنیا به لرزه درآمده بود، خانوادهای برای هیچکس نمانده بود. و همین سبب شد نویسندگان و فیلسوفان وقت به این عقیده روی بیاورند که جهان مطلقا بیمعناست.
و در عصر حاضر، پوچ گرایی جنبشیست که تلاش میکند روشی را برای منطقی دانستن این جنبههای غیر منطقی دنیامان تدوین کند.
در این درام پوچ، اهمیت نقش وجودی یک انسان در زندگی خود، و اهمیت جزئی اقدامات افراد در جهان، زیر سوال برده میشود.
دستتان هنوز با من است؟
باید خدمتتان عرض کنم که این پوچی، به تنهایی احساس شما نیست.
71درصد از مردم جهان احساس میکنند جهان هر روز درحال بد تر شدن است.
(Jan 2015 – The Guardian)
چرا همه چیز درحال بد تر شدن است؟
واقعا نگاه به این آمار ناامید کننده است. اما چرا کسی به آن توجهی ندارد؟ گویا یک دلیل بیشتر ندارد و آن این است که ما فقط اینطور “احساس” که همهچیز دارد بد تر میشود.
آمار های واقعی همه نمودار های رو به رشدی هستند که نظرشان خلاف عقیدهی شماست.






اگر میل و حوصلهای برای بررسی نمودار ها ندارید، توصیف کوتاه آنها اینگونه است که همهی شاخص هایی که درحال کاهش هستند، ابعاد منفی اتفاقات دنیا اند. و آن رو به رشد ها؟ همگی معیار های مثبتیاند که برای جهان مفید هستند.
میزان مرگ و میر هرسال درحال کمتر شدن است. هیچ بیماریای نیست که تهدیدی جدی برای بشر محسوب شود. بیسوادان روز به روز درحال کمتر شدن هستند، حکومت های دمکراتیک هرساله درحال افزایش اند و روئسای جمهور کشورهای پیشرو مدام نگرانند که مبادا کسی نهار نخورده باشد.
با وجود درستی شرایط، چرا شما احساس بدی دارید؟
حالا که شما نهارتان را خوردهاید، همه چیز سریع، فوری، انقلابی حل شده و مردم احساس آرامش کردهاند، چرا شما باز هم احساس میکنید دنیا در حال بد تر شدن است؟
پاسخ این سوال عوامل متعددی دارد که به گمانم برخی از موارد پایین از مهمترین های آن هستند.
فکر میکنید در گذشته همه چیز بهتر بوده
ذهنها همگی دچار سوگیری فکریای هستند که اغلب، گذشته را خوب تر از آنچه که واقعا بوده به یاد میآورند. اهل فن نظرشان این است که احساس مثبت ما نسبت به رویداد هایی که در گذشته اتفاق افتادهاند، بسیار یبشتر از احساس مثبت واقعیمان در همان زمان است. همچنین ذهن ما به کلی میلی به یادآوری احساسات منفی و استرسزایی که در گذشته تجربهشان کردیم ندارد. و اینها روی هم جمع شده و خیال میکنیم گذشته اوضاع گل و بلبل بوده. فلذا نارضایتی ما از موقعیتفعلی افزایش یافته و دچار پوچی میشویم. (منبع)
بالا رفتن سطح انتظارات
با شکل گیری فضای مجازی و گسترش ارتباطات در دهههای اخیر، درصورت استفادهی مکرر از این رسانهها، شما میمانید و انتظارات ماورایی که رسانه به ذهنتان القا کرده. شما با مقایسه کردن زندگی خود با زندگیهای ویترینی فضای مجازی، از محل زیست خود فاصله گرفته و وارد فاز تخیلیای از زندگی میشوید که در آن خواستههاتان هیچ قرابتی با شرایط زندگیتان ندارد.
مبالغه در دیدن بدیها
از قرار معلوم ذهن ما در دیدن ابعاد منفی زندگی مبالغه میکند. پژوهش روانشناسیای خواندم که مدعی بود این برجسته سازی رخداد های منفی پیرامون، چیزی حدود 3تا6 برابر اتفاقات مثبت هستند.
این به چه معناست؟ به زبان ساده میشود اینکه ما در ازای هر خبر بد که خواندهایم، باید سه تا شش خبر با جنبه مثبت بخوانیم تا تاثیر آن از بین برود.
گسترده شدن چهارچوب نیازها
در گذشته مردمان ساکن زمین با چالش هایی رو به رو بودند که حتی قابل قیاس با چالش های امروزه نیستند. آنها درگیر تامین خوراک، رفع جنگها، مبارزه با بیماریها و اینچنین عواملی بودند که امروزه حتی لحظهای مورد دغدغه نیستند. اما از طرفی با رفع این مشکلات، نه تنها چالشهای ما تمام نشده، که با وسعت بیشتری، گسترده تر هم شده. و شما بعنوان یک انسان امروزی، به جای ترس از حیوانات وحشی یا بهداشت، به شکل روزمره درگیر تفکراتی از قبیل برابری جنسی، مشکلات روحی، کاستی های مالی و غیره هستید، که در این میان سید محرومان رشته افکارتان را پاره کرده و میپرسد نهار خوردهاید؟
اتحاد مشکلات بر علیه شما
از مرحلهای به بعد، مسائل در کنار هم به یک داستان واحد و یکپارچه تبدیل میشوند. خواه موضوع “گشت ارشاد” باشد، خواه “میزان مرگ و میر در آفریقا” یا حتی کم آمدن غذا و نرسیدن نهار به شما.
در این موقعیت، شما به سرعت توانایی درک موقعیت خود را از دست داده، دست از بررسی چیستی خبر ها میکشید و مانند سجاد غریبی که نمادی راستین از جامعهی ماست، هاج و واج تنها میتوانید شاهد مشت خوردن خود باشید. و به واسطه همهگیر بودن موضوعات مورد بحث، با از دست رفتن قوه تحلیل، سیاستی جز فرار نخواهید داشت.
و این فرار از آنجائی که حساب شده نبوده و تنها پاک کردن صورت مساله است. در نهایت شما را با ساده سازیای بیش از حد مواجه میکند که حاوی یک پیغام است “قبول شکست”.
اخبار ذاتا منفی هستند
دائما به ما گفته میشود که بشر محکوم به فناست. اما ما مجموعه رو به رشد علم را در نظر نمیگیریم.
آمار های مرگ و میر دائما برای ما در دسترس هستند، اما این درحالیست که ما آنها را به نسبت سالیان پیش از این مقایسه نمیکنیم.
شاید این میل به سیاهی را باید در ذات اخبار جستجو کرد. اخبار وجود دارند تا رخداد های منفی را منتقل کرده و از این راه توجه دریافت کنند.
اصلا خبر اگر خوب بازدیدی به خود جلب نمیکند! گویا شما اگر صاحب یک خبرگزاری هستید، دوام کسب و کارتان به القای استرس به مردم بستگی دارد.
ستون های مرگ، خودکشی و حوادث بیشتر، ارتباط مستقیمی با میزان فروش شما خواهد داشت.
چه بسا که این جو رسانهای در میان فارسیزبانان به واسطهی بازیهای سیاسی به مراتب دارای تنش بیشتریست.
راهکار هایی برای رفع احساس پوچی و دفع پوچ گرایی:
1- به رواندرمانگر مراجعه کنید.
2- استفاده از فضای مجازی را کم کنید.
3- محتوای حساسیت برانگیز را فیلتر کنید.
4- صفحات خبریای که رسالتشان گسترش اخبار بد است را دنبال نکنید.
5- ورزش کنید و خوب بخوابید.