جناب وی جناب وی
  • صفحه اصلی
  • آداب زیستن
    • آداب زیست ایرانی
    • آداب محیط کار
    • آداب معاشرت
    • آداب گفتگو
    • آداب رابطه
  • آداب رویش
    • رشد فردی
    • رشد جمعی
  • بینش سیاسی
    • سیاست خارجی
    • سیاست داخلی
  • مکتوبات
  • سایر محتوا
    • معضلات فکری
توییتر
اینستاگرام
تلگرام
جناب وی جناب وی
  • صفحه اصلی
  • آداب زیستن
    • آداب زیست ایرانی
    • آداب محیط کار
    • آداب معاشرت
    • آداب گفتگو
    • آداب رابطه
  • آداب رویش
    • رشد فردی
    • رشد جمعی
  • بینش سیاسی
    • سیاست خارجی
    • سیاست داخلی
  • مکتوبات
  • سایر محتوا
    • معضلات فکری
  • آداب زیست ایرانی
  • بینش سیاسی
  • معضلات فکری

گشت مرگشاد

  • 4 مهر 1401
  • 7 minute read
گشت مرگشاد

به گمانم مرتضی طلایی، اواخر سال هشتاد و پنج در انتهای دوران ریاست خود بر پلیس تهران، آنروزها که با خوش‌خدمتی گشت ارشاد را به راه انداخت، هرگز به ذهنش خطور نمی‌کرد که این اقدامات، آنقدر آینده ایران را تحت تاثیر قرار دهد که شانزده سال بعد، آنطرف دنیا در باشگاهی مختلط در کانادا، نتواند با شلوارک ورزش کند.

 متاسفانه سیستم حکومتی ایران پر است از این تضاد‌ها. آنقدر چنین پارادوکس‌هایی در بین تباه‌کنندگان مال و عمر مردم رایج است که طلایی میلی به حاشا کردن هم ندارد و صاف و پوست کنده می‌گوید که «زندگی شخصی من به چه کسی مربوط است؟» راست می‌گوید خب، هیچ اربابی که قرار نیست به رعیت‌هایش بخاطر چیزی پاسخگو باشد! ما کِه باشیم اصلا.

راستش را بخواهید هر چه خواستم خودم را به ورطه نوشتن کشیده و فلسفه موجودیت گشت مرگشاد را نقد کنم، چیزی به ذهنم نیامد که نیامد. آخر چه بگویی؟ چه را تحلیل کنی؟ این نهاد بی‌در و پیکر و من‌درآوردی که سرتاپای وجودش غیر منطقی‌ست را از کدام جنبه باید نقد کرد که ارزش نوشتن داشته باشد؟ از کدام جنبه بایستی درباره‌اش نوشت که کیفیت نوشته به سبب پرداختن آن سبک نشود؟ لااقل چیزی را باید نقد کرد و چند جنبه‌ منفی‌اش را تحلیل کرد که معیوب بودنش بر کسی پوشیده باشد؛ یا اصلا آن موضوع دو-سه تا حُسن مثبت داشته باشد، بعد آدم بگوید خب، من این را نقد می‌کنم تا حساب و کتاب کنیم که خوبی‌های آن به بدی‌ها می‌چربد، یا بدی‌های آن به خوبی‌هایش! بگذریم.

پسر جوانی را تصور کنید که در کودکی و نوجوانی عمری توسری خور بوده. حالا چند مدتی است که باشگاه بدن سازی می‌رود، بسیار منم منم می‌کند و بالاخره توانسته یک هیکل گلدانی شکل برای خود مهیا کند. از بالا شانه‌ها پهن، سینه جلو، شکم تخت و هرچه به پایین نزدیک می‌شویم پاهای او که اصلی ترین عنصر نگه‌دارنده او هستند، سست، باریک و ناهمخوان جلوه می‌کنند. حالا این جوانک قصه ما دوست دختر خیلی خوبی هم پیدا کرده و چند مدتی است که جیک و پوکشان توی همدیگر است. در ابتدا همه چیز خوب پیش میرود، اما پس از مدتی جوانک دوباره احساس نارضایتی دارد، چون فکر می‌کند برای دوست دخترش کافی نیست یا ناچیز است.

پس برای رفع این مشکل و به نمایش گذاشتن خودش، عادت به کوباندن این و آن پیش روی دوست دخترش دارد؛ تا سَر بودن خودش را اثبات کند. از تحقیر گارسون رستوران گرفته، تا یک کودک در خیابان و خلاصه هرکسی که ضعیف است و توان مقابله با او را ندارد. اهل فن‌های حوزه روانشناسی و مکتب آدلر، به این موقعیت می‌گویند: عقده خودبرتربینی‌ای که برای دفع عقده حقارت، در فرد بروز پیدا کرده. 

حالا اینها چه ربطی به گشت ارشاد دارد؟ عرض می‌کنم خدمتتان.    

به نظرم تعریف یک خطی از ماهیت وجودی گشت مرگشاد در این خلاصه می‌شود که «حکومت برای گرم نگه‌داشتن پشت خود، پشت مذهبیون را گرم نگه می‌دارد.»‌

در واقع همان جوانک قصه ماست که می‌خواهد برای اینکه پیش روی دوست دخترش مقام و منزلی داشته باشد و برای اینکه آن دختر از او دلسرد نشود، به دیگرانی که سرشان توی زندگی خودشان است، زور می‌گوید تا کمبود های خود را از این طریق جبران کند.

تصویری از اعضای گشت ارشاد نامحسوس
تصویری از گردهمایی اعضای گشت ارشاد نامحسوس – این افراد وظیفه دارند در سطح شهر، با مشاهده موارد بد حجابی در معابر یا خودرو ها، این مورد را به پلیس گزارش کنند! (گشت نامحسوس ارشاد)

قضیه از این قرار است که حکومت -شاید- برای جبرانِ عقده‌ِ بی‌توجهی‌ای که در نظام‌های پیشین به نهاد “دین” می‌شد، سخت در تکاپوی زمین دادن به آن و آوردنش به میان بازی‌ است. بازی‌ای که در نهایت تا به اینجای کار تماما به ضرر دین تمام شده. چرا که شما هرطور که حساب کنید، “دین مداری”، “ارزش مذهب” و همچنین “قدرت مراجع تقلید”، به مراتب و با اختلاف بسیار زیاد به نسبت عصر قاجار و حتی پهلوی، افت محسوسی داشته و این مساله هیچ دلیلی ندارد جز آنکه مذهب عنتر منترِ دست سیاستمداران شده برای مدیریت مردم.

از آنجایی که سردرم داران جمهوری اسلامی مایل‌اند تا آنجا که ممکن است با حکومت پهلوی تضاد داشته باشند، حالا حکومت برای تلافی اینکه در عصر پهلوی به قشر سنت‌گرای جامعه توجه زیادی نمی‌شد، به روش‌های گوناگون درحال تلافی‌ آن بر سر نوگرایان جامعه است.

در حکومت پهلوی، رضا شاه و محمدرضا شاه به هنگام تصمیم گیری به عقیده مردم سنت‌گرای جامعه بهایی نمی‌دادند. آنها میلی به شنیدن نظرات سنت‌گرایان و مذهبیون نداشتند و شیوه‌ی برخوردشان با این طیف از مردم، بسیار تند و منفی بود. حالا هم ما شاهد چنین برخوردهایی هستیم اما این بار در حق نوگرایان جامعه.

در عصرحاضر، حکومت فعلی هنوز به آن بلاغت و پختگی فکری نرسیده که از توان مدیریت کل جامعه بعنوان نهادی یک دست و البته با سلایق گوناگون، برخوردار باشد. فلذا برای آسان کردن کار خود، در این میان گروهی‌ را بعنوان “سوگولی” خود برگزیده و مشغول خدمات رسانی به آنها از هر جهت است تا بتواند از این طریق، نیروی پیاده نظام خود را مهیا کرده و در مواقع ضرورت از آنها بهره ببرد.

حاکمبت احساس می‌کند که نیازی به جلب رضایت همه مردم ندارد و به همین دلیل، تنها به کسب رضایت جبهه فکری “قشر سنت‌گرای ایران” اکتفا می‌کند؛ سر و گوش آنها را می‌خاراند، آنها را نوازش و مالش می‌کند، ماساژ می‌دهد و به طرق مختلف وجودشان را گرامی می‌دارد که مبادا این گروه از مردم گمان کنند که سیستم حکومتی حواسش به آنها نیست و این انگاره سبب شود پشت آنها پشت حکومت را خالی کنند.

عمدتا نظام در این راه حتی از انتخاب‌هایی که ممکن است تبعات منفی‌ای هم داشته باشند فرو نمی‌گذارد، چرا که اتفاقا به دنبال نمایش حُسن نیت خود بر سر بزنگاه‌ هاست تا به شکل متقابل بر سر بزنگاه‌های حساس، مشمول لطف مذهبیونی باشد که از آنها حمایت کرده.

حکومت به خوبی می‌داند که تنبیه شدید دختری که در اتوبوس روسری از سرش افتاده، بازخورد‌های منفی وسیعی دارد، اما این کار را انجام می‌دهد، تا دخترک خبرکشی که در همان اتوبوس به او می‌گوید «فیلمت را برای سپاه می‌فرستم» -بعنوان نماینده قشر سنت‌گرا- احساس نکند که حکومت در کنارش نیست و پشتش را خالی کرده.

این احترام‌ها به سلیقه مذهبیون، شامل طیف وسیعی از عملکردهاست. از صدا و سیمای دربست دراختیار گرفته، تا اِلمان‌های شهری، کتب درسی، گشت مرگشاد و غیره. فلذا اگر برای شما سوال است که

این اقدامات بی‌ثمر و فقط در سطح ظاهر، برای چیست؟

آیا این معضلات از سر حماقت مدیران هستند یا نه؟

باید گفت خیر، اینها نه از سر حماقت، که برنامه ریزی‌هایی هستند برای نمایش ارادت به گیرندگان پیام. با این فرمول دیگر هیچ‌کدام از نمایش‌های مضحک، تکراری و ظالمانه؛ نیاز به تفسیر ندارند. چرا که اگر عضوی از قشر نوگرای جامعه هستید، اصلا برای شما ساخته نشده‌اند، که شما بتوانید آن را درک کنید. بلکه خوراک فکری‌ای هستند برای قشر مذهبی، تا به آنها یادآوری شود که نظام حواسش به آنها هست!

گشت مرگشاد، حجاب اجباری و سایر محدودیت‌های مدنی، هستد تا جمهوری اسلامی به مردم سنت‌گرای جامعه این پیام را بفرستد که به سلیقه آنها پایبند است و آنها نیز بایستی در ازای “فراهم شدن محیط به شکل مطلوبشان” در بزنگاه‌های حساس -با وجود مشکلات مالی و اقتصادی- درکنار حکومت مانده و حمایتشان را از آن اعلام کنند.

سوال؛ آیا باید از مردم مذهبی و سنت‌گرای جامعه انتقام گرفت؟

پاسخ یک خیر بزرگ و مطلق با فونت Bold است. اگر قرار بود با خشونت کسی به جایی برسد و این حماقت‌ها، کینه‌توزی‌ها و دشمنی‌ها نتیجه بدهد، همین جمهوری اسلامی حالا باید در قله‌های موفقیت بود. یا طالبان سرشار بودند از رشد و شکوفایی. مگر کودکی که پدر و مادرش آن را بد تربیت کرده‌اند و بد عادت بار آورده‌اند را می‌توان با تنبیه زدن اصلاح کرد؟ باز هم پاسخ یک خیر بزرگ است!

گمان می‌کنم این سیاست، نه از جانب مردم سنت‌گرا، بلکه از جانب حکومت به اعمال شده. و جامعه مذهبی‌ما مقصر آن نبوده و فقط نقش همان کودک را دارند که بد بارآمده. حال چطور قابل حل است؟

  1. در مرحله اول؛ این قشر مذهبی و سنت‌گرای جامعه هستند که باید متوجه این مساله شوند. آنها مهمترین گروهِ هدف هستند که باید ساز و کار گفته شده را درک کنند و بپذیرند که این لطف حکومت به آنها بسیار بی‌جاست و سببِ ظلم به دیگر هم‌نوعانشان شده.
  2. در مرحله دوم؛ این قشر از مردم، بایستی از هرگونه اعمال خشونت یا برخورد به شیوه قهریه‌ -توسط نظام- اعلام برائت کرده و به گوش بدنه نظام برسانند که تفاوت‌های فردی با نوگرایان را به رسمیت می‌شناسند و لزومی ندارد که حکومت برای آنها فضا را عوض کند.
    • این پیام در بدنه حاکمیت مخابره شده و سپس احتمالا آن هم احتمالا کوتاه می‌آید.

ورنه جز این اگر باشد، تا سالهای سال همین آش است و همین کاسه! تا سال‌های سال مردم نوگرا باید برای حمایت از موسوی به خیابان بیایند و سنت‌گرایان در حمایت از انقلاب. مردم نوگرا باید برای بزرگداشت آبان به خیابان بیایند و سنت گرایان در بزرگداشت 22بهمن.

زور هر دو جبهه هفکری هم همسان است. نوگرایان با رسانه، جمعیت و حمایت بین‌الملل؛ سنت گرایان با حکومت مرکزی، مردم و سلاح. و باور کنید، باور کنید آخر این بازی اتفاق خوبی نیست. اگر به جای منِ از اینجا رانده و از آنجا مانده بودید، احتمالا به خوبی می‌توانستید این شکافِ میان دو گروه‌ از جامعه را ببینید که چطور سنت‌گرایان و نوگرایانِ ایرانی؛ به جان هم افتاده و در تقابلی تمام ناشدنی مشغول فرسایش اند. و آنچه که در این میان آسیب می‌بیند “ایران” است؛ ایران بزرگ و آباد، که خر قرمز هر دو گروه است، اما در این کشمکش‌ها ممکن است تکه تکه شود.


پاره دیگری از این ماجرا: «مهجوری مردم ایران»

آنچه که به گمانم از نظرها پنهان مانده و چندان کسی به آن نپرداخته، ارزش «جان» مه‌سا امینی است. این روزها بیش از پیش، بی‌بی‌سی‌ ها را می‌بینم که چطور مانوور می‌روند بر سر این اتفاق، این روزها بیش از پیش توییت‌های مسیح‌ علی‌نژاد در Time-line توییترم خوش‌رقصی می‌کنند. این روزها بیش از پیش محتواهای نوشته‌شده در اکانت‌هایی را می‌بینم که متعلق به دست‌اندرکاران ایران‌اینترنشنال هستند.

از سوی دیگر اما، رسانه‌های فارسی زبان داخلی هستند، که برای مقابله با شوری شور، بی‌نمک ترینند. خبرگزاری فارس را می‌بینم که چطور بی‌ارزش تلقی می‌کند جان مردم را، خبرگزاری فارس را می‌بینم که چطور گستاخانه هتاکی می‌کند به مردمی که فقط طرز فکرشان مطلوبِ حکومت نیست.

رسانه‌های داخلی آنقدر با افسوس و حیرت از «واژگونی حقایق» در رسانه‌های فارسی زبان بیرون از ایران، صحبت کردند، که حالا خود بخشی از ماجرا هستند. به مراتب کثیف‌تر، زشت‌تر، پلشت‌تر.

و در میان این دو لبه قیچی، مردم ایران هستند، که نمی‌دانند عزاداری کنند، اعتراض کنند، تکذیب کنند، تحریم کنند، گریه کنند، یا چه …


تا بعدتر ها؛

با احترام، جناب وی.

0
Total
0
Shares
0
0
0
تگ‌ها
  • آینده جمهوری اسلامی
  • ارزشی
  • برانداز
  • حکومت
  • قشر مذهبی
  • گشت ارشاد
  • نظام
Previous Article
  • آداب رویش
  • آداب معاشرت
  • معضلات فکری

فلان فلان شده!

  • 21 شهریور 1401
خواندن
Next Article
  • بینش سیاسی
  • سیاست داخلی

برای زن، زندگی، آزادی

  • 13 مهر 1401
خواندن
ممکن است بپسندید
خواندن
  • 5 min
  • سیاست داخلی

تیم ملی ایران

خواندن
  • 5 min
  • بینش سیاسی
  • دسته‌بندی نشده

شبکه من و تو

تصویر صندوق رای
خواندن
  • 7 min
  • سیاست خارجی

انتخابات میان دوره‌ای آمریکا

خواندن
  • 8 min
  • سیاست داخلی

اعتصابات سراسری

خواندن
  • 13 min
  • آداب زیست ایرانی
  • رشد جمعی
  • سیاست داخلی

مبانی قانون‌گذاری

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه

©️ مستر وی دات‌کام
  • درباره وی
  • ارتباط با وی
  • چهارچوب حفظ حریم خصوصی
  • چهارچوب فعالیت‌ها
برای مقاصد غیرتجاری، کپی بدون ذکر منبع هم مجاز است.

Input your search keywords and press Enter.