اکنون رسانه میتواند نه تنها تاریخ، که حال را هم دستخوش تغییر کند. کافیست باشند کسانی که از جهت دهی به افکار شما سود ببرند، آنگاه یک سر است و هزار سودا. «۱۵۰۰ کشته آبان ۹۸» هم از همین دست موضوعات است. این عدد آنقدر در گوشمان تکرار شده که حالا شاید یکی از بدیهیات به شمار میرود. اما آیا تاحالا به آن پرداختهاید؟
خاصیت رسانه این است. چه خصوص زمانی که ما شهروند کشوری مثل ایران باشیم. آنقدر وردی را در گوش مخاطب میخوانند تا تسلیم شود، دست از راستی آزمایی بردارد و بگوید “باشه هرچی شما میگویید درسته”.
فرقی هم نمیکند مخاطب ما کدام طرف این داستان ایستاده باشد!
- یک انقلابی مخاطب صدا و سیما همه چیز را توطعه دشمن میخواند.
- یک برانداز مخاطب اینترنشنال هرآنچه که حاکمیت بگوید را دروغ میشمارد.
هر دو طرف قوۀ تحلیل خود را از دست داده و اهل فکر کردن به خوراک رسانهایشان نیستند. دو طرف خستهاند و میخواهند چیزی را بشنوند که دانستههای قبلیشان را تایید کند. بسیجیها به دنبال منبعی هستند که به آنها گوشزد کند ریگی به پای حکومت نیست پس خبرگزاری فارس را فالو میکنند. و براندازها برای تحکم نفرتشان از حکومت، میشوند فالورر ایران اینترنشنال.
به گمان من آنها که حقیقت برایشان مهم است و برای جان تک تک انسانها ارزش قائل هستند، موظفاند با محترم شمردن هریک از زندگیهای ستانده شده، این جانهای از میان رفته را آلوده به طیفهای سیاسی نکنند.
آنها که حقیقت برایشان مهم است باید بدانند که اگر برای صحبت راجع به «جان آدمیان» بخواهیم با درشت کردن اعداد موضوع را پر اهمیت تر جلوه دهیم، تنها به آن زندگیهای از دست رفته بیاحترامی کردهایم. مگر زندگی یک انسان کم است که بخواهیم آن را با عددسازیهای بیمورد ۱۰۰ کنیم؟ یک هم اگر باشد آن «یک» تا ابدیت محکوم است.
عدد ۱۵۰۰ کشته آبان ۹۸ از کجا آمده؟
خوب به یاد دارم که ۲۶ آبان ۹۸، حوالی هشت شب در بیبیسی خواندم ۱۴نفر کشته شدهاند. غم انگیز بود. در روزهای بعد با اینترنت معیوب، به هر سختیای که بود پروکسیهای تلگرام را اسکرول میکردم تا اتصال ضعیفی برقرار شود. آمار ها گزارش میشد. ۳نفر، ۱۲ نفر و.. حوالی دوم آذر بود که دیگر به کلی شرایط آرام شده بود و دیگر سر و صدا ها خوابیده بود. آمار کشتهها از صد نفر بیشتر نشد تا یازدهم آذرماه؛ سازمان عفو بینالملل گزارش کرد طبق سندها و گزارشات رسیده، آمار کشتهها -تا آن موقع- ۲۰۸ نفر است.
اما دو روز بعد(۱۳/آذر/۹۸) مریم رجوی، رهبر گروهک مجاهدین خلق، طی سخنرانیای که در مجلس سنای آمریکا داشت، مدعی شد از ایران برایشان از صد هزار (؟!) عکس و فیلم ارسال شده -کنایه از محبوبیت این گروه در میان مردم ایران- و در نهایت شمار قربانیان را بیش از هزار نفر دانست! و این اولین عدد سازیای بود که در این خصوص صورت گرفت.
خودتان تصور کنید دیگر، شما رهبر گروهی هستید که مدعی است میخواهد پس از جمهوری اسلامی، بر ایران حکومت کند. در مجلس سنای آمریکا مشغول سخنرانی درباره واقعۀ آبان هستید تا بتوانید از سناتور ها و سیاستمداران آمریکایی کمکهای مالی جمعآوری کنید، در چنین موقعیتی، اگر کمی هم دندانگرد باشید و دلتان برای کسی نسوخته باشد، چه چیزی بهتر از عدد سازی میتواند به کمک شما بیاید؟ به هرحال کنتور که نمیاندازد. دروغ هم هرچه بزرگتر باورش آسانتر.
یک روز پس از سخنرانی مریم رجوی (۱۴/آذر/۹۸)؛ برایان هوک نماینده ویژه ترامپ در امور ایران، در سخنرانی خود با تکرار گفتههای مریم رجوی، و تکیه بر گفتههای او عنوان کرد “شاید بیش از ۱۰۰۰نفر، در بیش از ۱۰۰شهر ایران کشته شده باشند”.
گفتههای برایان هوک بازتاب زیادی داشت و در اکثر رسانهها دست به دست شد. این آمار دست به دست میشد تا ۲۵آذر، سازمان عفو بینالملل درج کرد که “توانسته -تا آن زمان- مرگ ۳۰۴نفر را تایید کند”. اما این خبر در میان استنادها به برایان هوک گم شد و کسی به آن کوچکترین توجهی نشان نداد.
یکماهی از پایان اعتراضات گذشت. (۲/دیماه/۹۸) رویترز اینطور نقل کرد که “به گفته سه منبع خبری در وزارت کشور ایران که خواستهاند نامشان فاش نشود”(؟!) تعداد کشتههای آبان ۹۸ بیش از ۱۵۰۰ نفر هستند.
و کمی بعد، صفحات خبری این آمار را پوشش داده و برای تقویت این آمار، به گفتههای برایان هوک استنداد کردند.
اینجا بود که ۱۵۰۰ کشته آبان بر سر زبان افتاد. عددی رند، به اندازه کافی بزرگ و با استناد به منابعی موثق!
با وجود اینکه اکنون سه سال از مرگ این هموطنها میگذرد، بنده تا کنون هیچ سندی در رابطه با این ادعا ندیدهام. هیچ کجا اسمی، سندی، منبعی، تصویری برای این گفتهها درج نشده. آیا ضمیر شما این آمار را حقیقت میداند؟ مشکوک نیستید که این آمار حاصل دعوای بین مجاهدین خلق/جمهوری اسلامی یا ترامپ/خامنهای باشد؟
نظر سازمان عفو بینالملل درباره تعداد قربانیان آبان ۹۸
این سازمان -۳۲۳- کشته شده را شناسایی کرده. مرد، زن و کودکانی که ممکن بود حالا در کنارمان باشند.
- ۲۲ نفر کودکانی که کمتر از هجده سال سن داشتهاند (-۲۱- پسر بچه دوازده تا هفده سال، -۱- دختر بچه هشت تا دوازده ساله)
- و ۱۱ زن، که هر کدام مادر، فرزند و خواهر خانوادهای بودهاند.
همچنین از جمله دیگر عواملی که فرضیه دروغ بودن آمار رویترز را تشدید میکند، اختلاف ماورائی کشته شدههای خانم است. رویترز اعلام کرده که ۴۰۰نفر از کشته شده ها خانم بودهاند. آِیا گمان میکنید ۳۸۹نفر اختلاف در آمار را میتوان نادیده گرفت؟ مگر در جمع آوری اطلاعات چند درصد خطا نرمال است؟ این آمار اغراق آمیز بیاحترامی و سبک شمردن جان انسانها نیست؟
تعداد شهرهایی که در آنها اعتراض صورت گرفته را باید چند برابر کرد تا ۴۱ بشود ۱۰۰؟ چطور ممکن است مطلقا هیچ اطلاعاتی از اعتراضات در ۵۹شهر در دست نباشد؟
آنچه مسلم است مرگ انسانهاست. اینها در تاریخ نوشته خواهند شد. فلذا نیازی به مبالغه نیست، چرا که مبالغه در نهایت محکوم به افشاست. چه بسا که چنین مواردی همیشه در تاریخ بوده. برای مثال پیش از ۵۷ که انقلابیون در میدان ژاله دست به تظاهرات زدند و حکومت وقت ۵۰-۶۰ نفری از آنها را کشت. آن زمان جو سازیها آماری مبنی بر صدها کشته را ارائه میکرد. اما آیا تا همیشه پنهان ماند؟
قطعا که همیشه احتمال خطا وجود دارد و ممکن است با توجه به محدودیتها، یا هر عاملی، دامنه این آمار گستردهتر هم باشد. شاید چند ده نفر و یا حتی صد نفر بیشتر. اما برای منطقی شدن عدد هزار و پانصد ما نیاز به ۵برابر خطا در آمارگیری داریم. تازه اگر صحت داشته باشد.
همچنین اگر گمان میکنید آمار بیش از اینها بوده، وبسایت «اینترنت خاموش، کشتار بیصدا» دریافت کننده اطلاعات شماست تا اطلاعات خود را بروزرسانی کند. ورنه عزادار جانهای حقیقی بودن بهتر است تا کشتهسازیها.
دریافت خلاصهای از اطلاعات جمع آوری شده توسط سازمان عفو بینالملل، در خصوص قربانیان آبان ۹۸
تا بعدتر ها
با احترام، جناب وی.