تازهترین خبر داغ این روزها، گزارشی است افشاگرانه از واشنگتنپست؛ گزارشی اطلاعاتی که مدعی است اسرائیل قصد دارد یک حمله جدی به تاسیسات اتمی ایران داشته باشد! به به! چه عجب! بعد از این همه گمانهزنی و احتمال، بالاخره “گزارش اطلاعاتی” هم از راه رسید! حالا دیگر قضیه خیلی جدی شده، نه؟ بگذارید این جدیت را از دو زاویه کارشناسانه بررسی کنیم، ببینیم ماجرا از چه قرار است:

سناریوی اول؛ تهدید درمانی
سناریوی اول، که به نظر جناب وی، محتملتر هم هست، این است که این گزارشهای اطلاعاتی، نه برای اطلاعرسانی به افکار عمومی، بلکه برای اخطار دادن آگاهانه به جمهوری اسلامی منتشر شدهاند! بله، درست شنیدید! اخطار. آن هم از نوع غیرمستقیم و از طریق رسانههای خوشنام آمریکایی. پنتاگون و سازمانهای اطلاعاتی، زیرکتر از آن هستند که نقشههای جنگی خود را علنی کنند. آنها اطلاعات را نشت میدهند، به در میگویند تا دیوار بشنود. غیرمستقیم پیغام میفرستند، و منتظر واکنش طرف مقابل میمانند! به قول معروف، با یک تیر، دو سوراخ! -منظور سوراخِ نشان است- هم تهدید میکنند، هم فضا را برای مذاکره آماده میسازند. تهدید درمانی به سبک آمریکایی! تازه، اگر مذاکره هم نشد، لااقل افکار عمومی را برای حمله احتمالی آماده کردهاند. همه چیز از قبل پیشبینی شده است.
سناریوی دوم؛ خوراک خبری
سناریو دوم، کمی بدبینانهتر است، اما نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. شاید هم ماجرا، به این پیچیدگی که در سناریو اول گفتیم، نباشد! شاید رابطین رسانهها (همان منابع آگاه و مقامات ناشناس)، فقط دنبال خوراک خبری دست اول بودهاند! یک خبر داغ و جذاب، برای پر کردن صفحات روزنامه و جذب مخاطب تشنه خبر. به هر حال، خبر بد، همیشه جذابتر از خبر خوب است. مخصوصاً اگر پای جنگ و حمله اتمی در میان باشد! چه کسی است که دلش نخواهد اولین نفری باشد که این خبر هیجانانگیز را میشنود؟ هیجان در دنیای رسانه، یعنی پول! شاید هم همه چیز به همین سادگی و بدی باشد. یک گزارش خبری، نه پیام هشدار.
که البته در این صورت شرایط بدتر خواهد بود. معنی آن این است که یک سری خبرنگار و کارمند احتمالا میانرده دست به نشت یک سری اطلاعات زدهاند از تحولاتی که واقعادرجریان است. چنین چیزی به این معناست که در پشت پرده تحولات بسیاری درجریان است و این نشت، از معدود قلههای یخی است که از وسط آن بیرون زده و مخاطب قله، هرچه زودتر باید دست و پای خود را جمع کند تا جر نخورده.
آرامش پیش از طوفان؟
بگذارید واقعبین باشیم. حتی اگر سناریو دوم هم درست باشد، باز هم نمیتوان از کنار قصد اسرائیل برای این حمله به سادگی عبور کرد. آرامش قبل از توفان، عبارت دقیقی است برای توصیف وضعیت فعلی! سکوت اسرائیلیها، خودش گویای خیلی چیزهاست. وقتی دشمن قسمخورده شما، به جای تهدیدهای همیشگی، سکوت میکند آن هم یک سکوت چندماهه! یعنی نقشهای در سر دارد. و فقط منتظر است تا مثلا شرایط تبادل گروگانها با حماس خوب پیش برود، تا بعد از آن مسیر را ادامه دهد. و این نقشه به احتمال زیاد، نقشه خوبی برای ایران و جمهوری اسلامی نیست. اسرائیل جدی است، خیلی هم جدی! این را از همین آرامش قبل از توفان آنها هم میشود فهمید! سکوت مرگبار.
کلام آخر
جدیت اسرائیل را بایستی جدی گرفت. حتی اگر واشنگتنپست فقط به دنبال کلیک باشد! در هر صورت، چه اخطار آگاهانه باشد، چه نشت خبری، یک نکته روشن است: قصد اسرائیل برای حمله به تاسیسات اتمی ایران، یک احتمال جدی است. نباید این مسئله را دست کم گرفت. باید هوشیار بود و سناریوهای مختلف را بررسی کرد. حتی اگر واشنگتنپست فقط دنبال افزایش بازدید سایتش باشد! جدی گرفتن تهدید، بهتر از غافلگیری در لحظه حمله است! پیشگیری بهتر از درمان است، مخصوصاً وقتی پای چالشهای اتمی در میان باشد.
منظور از چالشهای اتمی این نیست که اسرائیل بخواهد با بمب اتمی حمله کند، نه! بمب اتم آخرین دارایی آنهاست که به احمقانهترین شکل ممکن است اگر در اولین انتخاب بخواهند آن را به کار گیرند. نکته اینجاست که دانلد ترامپ اخیرا بسیاری از سلاحهای سنگر شکن ممنوعه را در اختیار اسرائیل قرار داد که مخصوص نفوذ به پایگاههایی هستند که دهها متر زیر زمین حفر شدهاند. فیوزهای انفجاریاین بمبها از زمان فرورفتن در سختی، فعال نمیشوند تا زمانی که به مقصد برسند. همانگونه که برای سید حسن نصرالله درکمال ناباوری اتفاق افتاد.