شاید اگر یحی سنوار می‌دانست یک سال پس از عملیات هفت اکتبر اسرائیل اینگونه فلسطین را شخم خواهد زد، بلندپایه ترین سران حزب‌الله را ترور کرده و تا لبنان لشکرکشی‌اش را ادامه میدهد، هرگز دست به چنین عملیاتی نمی‌زد! یا دست کم این کار را با دقت و وسواس بیشتری انجام می‌داد تا لاقل غیرنظامیان فلسطینی نتوانند وارد حریم اسرائیل شوند و دست به کشتار وسیع بزنند با به شهرک‌های مسکونی هجوم برند. در مجموع، آنچه که پس از این اتفاق برای اسرائیل رقم زد، آمار عجیب افزون بر 1000 کشته بود و بیش از 200 اسیر و بسیاری از دیگر خرابی‌ها که جایی برای طرح آن‌ها نیست. این مساله از آنجایی مهم است که شما بدانید اسرائیل چه هزینه‌های هنگفتی در راستای ایمن بودن و مصون شدن از حملات پرداخته. بسیار زیاد! و هفت اکتبر از آنجایی یک ضربه بزرگ به اسرائیل است که تمام تلاش اسرائیل برای ایمن نگه داشتن مناطق تحت سلطه‌اش را به چالش کشید.

برای درک بهتر آنچه که در هفت اکتبر بر اسرائیل گذشته، بایستی بیشتر از این‌ها نگاشت. چرا که اسرائیلی‌ها همیشه مناطق اشغالی را تا حدود بسیار زیادی ایمن نگه داشته‌اند. این از زمان جنگ اسرائیل با مصری‌ها و اعراب پابرجا بوده و تا 7 اکتبر 2023 نیز ادامه داشت. امنیت فوق‌العاده این کشور، همواره انجام عملیات داخل اسرائیل را پرچالش کرده. و نتیجه آن این بود که اغلب، انتخاب اول کشورهای دشمن با اسرائیل، حمله به منافع آن در دیگر کشورها بوده! حمله هفت اکتبر اما همه چیز را جابه‌جا کرد. در واقع این حمله نشان داد که تمام هزینه‌های اسرائیل برای ایده‌آل ساختن این کشور، آن هم در قلب خاورمیانه پرتنش استحکام صد درصدی نداشته و ممکن است طی یک روز، نه تنها درهم فروریزند، که 1000 قربانی هم بدهند.

جنگ اسرائیل چه زمانی پایان می‌یابد؟

در اینجا لازم است آنچه در پایان گفته می‌شود را زودتر جمع بندی کرد. پاسخ شما واژه هیچوقت است. اسرائیل استانداردهای امنیتی سختگیرانه‌ای دارد که حالا این استانداردها به شکل خارق‌العاده‌ای نیز ارتقا پیدا کرده‌اند. مقامات امنیتی اسرائیل، برای آنکه ایمنی سرزمین‌های تحت سلطه خود را تا دهه‌ها حفظ کنند، نیاز دارند که به شکل کامل -بر واژه کامل تاکید می‌شود- دشمنان خود را پاکسازی کنند. و این پاکسازی دامنه‌ای از تمام ارکان حماس در فلسطین، حزب‌الله در لبنان، و… در نهایت ایران دارند. که خب با توجه وسعت سرزمینی این کشورها، از مدیترانه تا اقیانوس هند (یمن)، جنگیدن با تمام این گروه‌ها و کشورها اسرائیل را از چندین جبهه درگیر جنگ کرده و عملا کاررا غیر ممکن می‌سازد. البته شما باید در نظر داشته باشید این چشم‌انداز بدبینانه نیست، زیرا در سناریوهای پیچیده‌تر، اسرائیل با تمام کشورهای عرب زبان -که خیلی از قیافه‌شان خوشش نمی‌آید- وارد تنش خواهد شد.

این یک حقیقت است که بایستی با شما درمیان بگذارم. اسرائیل به تمام کشورهای پیرامون خود با کراهت نگاه می‌کند و صرف عرب زبانی آن‌ها را یک تهدید برای خود می‌داند، در اینجا ما درخصوص یک عملکرد ذهنی صحبت می‌کنیم که ساخته شده از پیش‌فرض‌های روانیست. یعنی حتی اگر این را در ظاهر به نمایش نگذارد، چنین رفتاری را در کنه عملکرد سیاسی، مدنی این کشور می‌توانید بیابید.

این یک حقیقت است که بایستی با شما درمیان بگذارم. اسرائیل به تمام کشورهای پیرامون خود با کراهت نگاه می‌کند و صرف عرب زبانی آن‌ها را یک تهدید برای خود می‌داند، در اینجا ما درخصوص یک عملکرد ذهنی صحبت می‌کنیم که ساخته شده از پیش‌فرض‌های روانیست. یعنی حتی اگر این را در ظاهر به نمایش نگذارد، چنین رفتاری را در کنه عملکرد سیاسی، مدنی این کشور می‌توانید بیابید.

حال برگردیم به زمان پایان یافتن این جنگ؛ پاسخِ هیچوقت از آنجایی مورد تاکید است که هزینه‌های عملیات حماس بر دوش اسرائیل به قدری سرسام آور بود که باید تصمیم بگیرند یا با حذف تمامی تهدید‌ها یک کشور امن بسازند و یا آنکه تا ابد این ضربه عمیق، بر تن اسرائیل بماند و روز به روز ضعیف تر شود. قطعا آن‌ها این را انتخاب می‌کنند که امنیت خود را بازیابی کنند! و از همین رو، در طول یکسال گذشته سلسه ترورهای مستمری در دستور کار قرار گرفت، ترورهایی که از مقامات حماس شروع شد، از بسیاری مقامات سپاه پاسداران عبور کرد و با ترور اسماعیل هنیه و حسن نصرالله تشدید شد. پیشبینی جناب وی این است که همچنان ادامه خواهند یافت. اسرائیلی‌ها ید طولایی در این زمینه دارند و گمان وی بر این است که تا سال‌ها اهدفی که از هفت اکتبر برروی آ‌ن‌ها Lock شده‌اند را مورد پیگیری قرار خواهند داد. اهدافی مثل فرمانده سپاه قدس، آقای قاآنی، دبیرکل تازه حزب‌الله، یحتمل فرمانده هوافضای سپاه، و در صدر همه این‌ها، یحی سنوار نالوطی، عامل تمام بگایی‌های اخیر خاورمیانه! -لبخند-

تصویری از یحی سنوار رهبر حماس
گاهی به سنوار فکر می‌کنم. واقعا رزمنده عجیبی است. اینکه هنوز توانسته در فلسطین بماند. اینکه بعد از یک سال شخم زدن این کشورهنوز زنده است، هنوز 200 اسیر را با خود به اینطرف و آن طرف می‌برد واقعا حیرت انگیز است! و پاشنه آشیل اسرائیلی‌ها نیز دقیقا همین است که تا مادامی‌که سنواز زنده‌ است و او، به همراه تشکیلاتش در غزه باشد، حماس می‌تواند از انسان‌هایی که چیزی برای از دست دادن ندارند، نیرو جذب کرده و ساختار خود را بازیابی کند. هرچند هم ضعیف. و همین امر است که او را در بالاترین اولویت برای ترور قرار می‌دهد. او را مرده می‌خواهند چرا که چاره‌ای جز این ندارند. حتی اسارت نیز از او یک قهرمان می‌سازد.

ایران و اسرائیل، تا کی؟

پاسخ قاطعی وجود ندارد. به شکل کلی اما هیچ یک از دو کشور میلی به درگیری کلاسیک با یکدیگر ندارند. همانطور که در بالا اشاره شد، اسرائیل نمی‌تواند در یک برهه زمانی، دامنه درگیری‌های خود را تا ایران توسعه دهد. در شرایط فعلی نیز به اندازه کافی درگیر است. که نخواهد وارد جنگ تمام و عیار با ایران شود. اما آیا این به معنای عدم پاسخ اسرائیل است؟

خیر؛ بی‌میلی اسرائیل به جنگ با ایران در شرایط فعلی به آن معنا نیست که از پاسخ به ایران اجتناب کند. و این تاخیر در حمله که اکنون احساس می‌شود نیز، نه برآمده از تردید آن‌‌ها برای نحوه پاسخ دادن، که به گمانم برآمده از لابی‌های سنگین با دولت بایدن است که تا جای ممکن، شدت حملات افزایش پیدا کند. شدت حملات بیشتر از سوی اسرائیل، این اطمینان خاطر را به نتنیاهو خواهد داد که احتمالا ایران ترسیده و آرام‌تر مقابله به مثل می‌کند، که منجر شود تا حد ممکن از تنش‌ها کاسته شود. و از آنجایی که بایدن نیز در آستانه انتخابات است، به خوبی می‌توان معامله‌هایی با او داشت و امتیازهای هنگفتی از وی گرفت.

اسرائیل چه می‌خواهد؟

در شرایط فعلی اسرائیل حتما مقابله به مثل خواهد کرد و اصلی ترین سوال، نوع هدف است. چشم‌انداز کلی، از میان بردن تاسیسات هسته‌ای ایران است. که البته بعید است این اتفاقات در یک مرحله بیافتد. زیرا اسرائیل شاید از امکان ضربه زدن به تاسیسات هسته‌ای ایران برخوردار باشد، اما توانایی از بین بردن آن را ندارد. به خصوص مراکز هسته‌ای مثل فردو، که تنها بمب‌های سنگر شکن آمریکایی امکان تخریب آن را دارا هستند. و اسرائیل نه به آن بمب‌ها دسترسی دارد، نه جت‌های فوق پیشرفته‌ای برای حمل آن‌ها دارد و نه آنکه از هواپیمایی برای سوخت رسانی به آن برخوردار است. که به کل این موانع امکان چنین حمله‌ای را برای آن‌ها غیر ممکن می‌سازد. فلذا این تصمیمی نیست که اسرائیل به صورت یک‌جانبه بتواند از پس آن برآید. چه بسا که در پس این حملات، مضرات و آلایندگی‌های بسیاری از لحاظ انسانی و زیست محیطی نیز دربرگیرنده‌ است که آمریکا به خوبی می‌داند باید از آن اجتناب کند.

در میان هواداران جمهوری اسلامی همواره صحبت‌هایی وجود دارد که چرا جکومت در پاسخ به اسرائیل تردید می‌کند؟گمان می‌برند گویی همه شرایط مهیاست و تنها این جمهوری اسلامی است که در انجام کار تردید می‌کند و تصمیم به عدم حمله میگیرد. درحالی که انجام یک حمله در هر سطحی، نیازمند بسترسازی‌های گسترده‌ایست که حکومت با اجتناب از آن سعی در حفظ وجهه خود در مقابل هواداران دارد. صد البته که یک پای ثابت تمام حملات صورت گرفته، صرفا برای ارضا ذهنی همین هوادارن بوده.

در دنیای هسته‌ای ما یک مفهوم جالب داریم به نام NPT که اختصار یافته عبارت “Non-Proliferation Treaty ” است. یک پیمان نامه که طبق‌آن کشورهای جهان متعد شده‌اند سلاح‌های هسته‌ای را گسترش ندهند. و در شرایطی که اسرائیل بخواهد به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله کند، این معاهده جدی که جدال‌های بسیاری نیز برسر آن وجود دارد، دستخوش تنش جدی خواهد شد. چرا که ایران، با وجود آنکه از سلاح هسته‌ای برخوردار نیست، عضو این پیمان هست؛ و اسرائیل، با وجود آنکه از سلاح هسته‌ای برخوردار است، عضو این پیمان نیست. ببخشید، میدانم که احتمالا احساس خواهید کرد این مطلب را جواد خیابانی نوشته، اما به شکل دیگری نتوانستم آن را بیان کنم! -پوزخند-

درواقع لب کلام این است که در آن شرایط، داد کشورها درخواهد آمد که آقا جان، یعنی چه یک کشور که -حتی- به ظاهر درحال رعایت کردن قوانین آژانس بین‌المللی هسته‌ای هست را را یک کشور باید بزند که اتفاقا پایبند به این معاهدات نیست و هیچ‌کس هم تخم نکند به این کشور بگوید بالای چشمت ابروست؛ چه رسد که بخواهند آن را خلع سلاح کنند. و ورای این اتفاقات، جمهوری اسلامی نیز، در آن شرایط از یک توجیه مهم برخوردار است، که به پشتوانه آن قادر خواهد بود تسلیحات هسته‌ای را تا هرکجا که دوست دارد گسترش داده و گوشش هم به گفته‌های کسی بدهکار نباشد. زیرا این اتفاق تا حدود زیادی خواسته هسته‌ای شدن را موجه جلوه داده و امکان مانور حکومت برروی “بی‌خاصیتی پیمان NPT” و “رشد تسلیحات هسته‌ای با اهداف دفاعی” را نیز بیشتر خواهد کرد.

در آن شرایط دیگر کمک آمریکا برای تخریب تمامی زیرساخت‌های هسته‌ای نیز کارساز نخواهد بود. زیرا همانطور که احتملا برادرزاده 6 ماهه‌تان نیز میتواند حدس بزند، آقای خامنه‌ای علاوه بر زیرساخت‌های هسته‌ای که به آژانس معرفی کرده، یقینا چند خلوت‌کده امن و آرام در گوشه و کنار ایران دارد که می‌تواند در آن‌ها تا سالیان سال اورانیوم پارتی بگیرد و همه با هم کیک زرد اسنیف کنند، بدون اینکه آمریکا بویی از محل آن‌ها ببرد. فلذا جسته و گریخته، این‌ها دلایل بی‌میلی آقای بایدن برای حمله اسرائیل به زیرساخت‌های هسته‌ای هستند.

گمان جناب وی بر این است که حملات اولیه اسرائیل، به مراکز نظامی سپاه پاسداران خواهد بود. و بسته به شدت این ضربات، پس از آن جنگی پینگ‌پنگی به وقوع بپیوندد. در نظر داشته باشید که طبق انتظارات، پس از حمله اول جمهوری اسلامی به مواضع اسرائیل، پس از نزدیک 50 سال، قبح حمله به اسرائیل شکست. دیگر آن ترس و تردید نظامی برای ضربه مستقیم به اسرائیل از بین رفت و کمتر از 6 ماه بعد، حمله بزرگتری به مواضع اسرائیل رخ داد. در پاسخ به عملیات اول جمهوری اسلامی، اسرائیل با میانجیگری آمریکا یک پاسخ ضعیف و تخمی داد که از زیر درگیری دربرود. منظورم همان حمله به سامانه راداری S300 است که مسئولان ایرانی ادعاکردند چیزی نشده، چند تا ترقه بوده و این‌ها. اما در شرایط فعلی اوضاع کاملا تغییر کرده و اسرائیل اگر پاسخی آشکار دهد که در حدماسمالی توسط حکومت نباشد، قبح حمله مستقیم او نیز به خاک ایران خواهد ریخت و حملات بعدی او نیز ساده‌تر.

Shares:

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *