ماعموما رسانه درست و درمانی که آداب معاشرتهای اجتماعی را بهمان بیاموزد نداشتهایم. در مدرسه چیزی نیاموختهایم که هیچ، بلکه عموما این مدارس برپایین آمدن سطح فرهنگیمان نیز اثر گذاشتهاند. خانواده هم که بندگان خدا یا نمیدانستهاند، یا نتوانستهاند که برخی اصول را با فرزندانشان مرور کنند و همین باعث شده که عموما من بسیاری را ببینم در دیدارهای کاری، دیدار های رسمی، معذب هستند. از رفتار حرفهای ناتوان هستند و گرچه مایلاند، اما احتمالا هیچگاه نتوانستهاند این مقدمات را یاد بگیرند، که خب قابل درک است (دست کم برای من، چون ایرانیام). من به آن ها اعتماد میکنم. اما صحنههای مشابهی اگر با یک غیر ایرانی اتفاق بیفتد، احتمالا نتیجه چندان خوشایند نخواهد بود. هرچقدر هم شرایط شما سر و سامان داشته باشد، آداب معاشرت از آن هم مهمتر است.
حالا اگر ذرهای به این مساله اهمیت میدهید که مثلِ انسانهای نخستین رفتار نکنید.پس احتمالاً بدتان نمیآید که نگاهی به این مطلب بیندازید و چیزکی یاد بگیرید.این یادداشت برای شما نوشته شده، تا درصورت نیاز به آن رجوع کنید، مرور کنید که چگونه باید رفتار کرد. چگونه از ابزار استفاده کرد و چگونه متمدنانه یک ضیافت را به پایان رساند.
در اینجا بسیاری از این قواعد را بر اساسِ دانشِ شخصیِ خودم نوشتهام. برای برخی دیگر از موارد مورد تردید هم کمی اینجا و آنجا را گشتم تا ببینم کدام یک درستتر است. بههرحال هر جامعهای فرهنگ خاص خود را دارد، اما اگر ما یک جیز جهانشمول را بلد باشیم، شانسمان برای کارآمد بودنش نیز بیشتر است.
در این یادداشت برای شما یک ضیافت به تصویر کشیده شده. تا بتوانید مرحله به مرحله در آن پیش رفته و گامبهگام بدانید چه چیزی در انتظارتان است. از لحظهای که پا به این مهمانی میگذارید، تا زمانی که آنجا را ترک میکنید، باید آداب و قواعدِ خاصی را رعایت کنید. مطالعه آن تقریبا 10 دقیقه زمانبر است. اگر گیراییتان قوی باشد 8 دقیقه و اگر بخواهید در میانه آن به مسجهاتان هم جواب بدهید، ممکن است تا یک ربع هم طول بکشد.
باب اول: ورودِ باشکوه!
اول از همه، آقایانِ محترم، لطفاً کت به تن کنید. این باعث میشود در جمع هرچه بیشتر جدی گرفته شوید. پیرهن به تنهایی برای شما کافی نیست. تیشرت که اصلا! هرچند هم بدن را ساخته باشید دلیل نمیشود با لباس راحتی از هیکل گلدانیتان رونمایی کنید. البته خانمها در این مورد مختارند؛ خانمها روی سر آقایان جا دارند و قطعا که میتوانند حتی با تیشرت پدرشان حاضر شوند. آنها میتوانند کت و شلوار داشته باشند، مانتوی اداری بپوشند، با چادر تشریف بیاورند. اگر زودتر از باقیِ مهمانها رسیدید.
قبل از اینکه سرِ جایِ خودتان بنشینید، منتظر بمانید تا بقیه هم برسند. حالا فرض کنیم که هم خانمها و هم آقایان در این مهمانی حضور دارند. در این صورت، آقایان لطف میکنند و منتظر میمانند تا خانمها بنشینند و بعد خودشان سرِ جایشان مستقر میشوند.
باب دوم: چیدمانِ کارد و چنگال
حالا که نشستید، احتمالاً با منظرهای از کارد و چنگالهای مختلف روبرو میشوید که دورِ بشقابِ شما چیده شدهاند. نگران نشوید! قاعدهی کلّی این است که چیدمانِ کارد و چنگال از بیرون به داخل است. یعنی چی؟ یعنی اگر چهار تا چنگال سمتِ چپِ بشقابِ خودتان دیدید، به احتمالِ قوی چهار نوع غذا میل خواهید کرد که برای هر کدام به یک چنگالِ جداگانه نیاز دارید (و چنگالها هم احتمالاً با هم فرق دارند!).
باب سوم: نحوه بهکارگیری کارد و چنگال
حالا که فهمیدیم کدام کارد و چنگال برای کدام غذاست، برویم سراغِ اصلِ مطلب، یعنی نحوهی استفاده از آنها! قانونِ طلایی این است: چنگال در دستِ چپ، چاقو در دستِ راست. چرا؟ چون عملِ اصلی، یعنی بُریدنِ غذا، با دستِ قویتر انجام میشود. جالب است بدانید که حتّی اگر چپدست هم باشید، باز هم باید همین قانون را رعایت کنید. یعنی چپدستها هم چنگال را در دستِ چپ و چاقو را در دستِ راست میگیرند.
هنگامِ استفاده از چاقو، انگشتِ اشارهی خودتان را به سمتِ پایینِ تیغه دراز کنید، حداقل تا نیمهی تیغه و نزدیک به جایی که میخواهید ببُرید. در این موقعیت تصور کنید که در حالِ انجام یک عملِ جراحیِ دقیق و ظریف هستید، تا مبادا احساس کنید اره چوب بری دستتان است و بشقاب را سوراخ کنید.
چنگال هم باید به سمتِ پایین نگه داشته شود. یادتان باشد، مجددا از انگشت اشاره برای فشردن به پشت چنگال استفاده کنید. فراموش نکنید چنگال یک ابزارِ دقیق برای بُردنِ غذا به دهانِ شماست، نه یک بیل برای صاف کردن کف ظرف. مراقب باشید مانند گل ممد رفتار نکنید.
- نکتهی کنکوری: حتّی اگر به چاقو نیازی نداشته باشید، باز هم سرِ جایش روی میز باقی میماند و حق ندارید آن را بردارید و بگذارید کنار.
باب سه و نیم: استراحتِ بینِ لقمهها!
فرض کنید که میخواهید بینِ لقمهها کمی استراحت کنید، نوشیدنی میل کنید یا با بغلدستیتان گپی بزنید. در این حالت، چاقو و چنگالِ خودتان را به شکلِ یک “هشت فارسی” (یعنی V برعکس) روی بشقاب بگذارید. طوری که نوکِ چاقو و چنگال رو به پایین و به سمتِ مرکزِ بشقاب باشد. چنگال در بالا قرار میگیرد و چاقو در پایین.
پیشنهاد مطالعه: یک انسان متمدن چگونه غذا میخورد؟: تیکتهای رفتاری در جلسه رستورانیباب چهارم: بشقابِ خالی، نشان از سیری دارد!
وقتی که غذایتان تمام شد و خواستید به پیشخدمت علامت بدهید که بشقابتان را جمع کند، چاقو و چنگال را به صورتِ موازی در موقعیتِ ساعتِ 4 قرار دهید، طوری که چنگال در مرکز و دندانههای آن رو به پایین باشد. به همين سادگي!
معمولاً بینِ هر وعده غذا، ظروف عوض میشوند. حتّی اگر از همان چیدمانِ رسمیِ کارد و چنگال که از قبل روی میز بوده، استفاده نکرده باشید، باز هم ظروفتان عوض میشود.
باب پنجم: نان، نمک، فلفل و دیگر چاشنیها:
در طولِ وعدههای غذاییِ غیررسمی، بعضیها چنگالِ خودشان را به سبکِ آمریکایی رو به بالا نگه میدارند که البته این کار از نظرِ آدابِ معاشرت، غلط است. امّا به هر حال، چنگال، حتّی در سبکِ آمریکایی هم، در دستِ چپ باقی میماند.
نکته کنکوری شماره دو: کارد و چنگال و قاشق، هرگز، تأکید میکنم، هرگز نباید با سطحِ میز تماس پیدا کنند.
حالا برویم سراغِ تعارف کردن و گِرداندنِ غذا. قانونِ کلّی این است که ظرفِ غذا را به سمتِ راست میگردانید. یعنی اگر سبدِ نان جلویِ شما بود، آن را برمیدارید، به کسی که در سمتِ راستِ شما نشسته تعارف میکنید و بعد خودتان برمیدارید.
همانطور که ظرف را میگردانید، آن را نگه میدارید تا نفرِ بعدی برای خودش غذا بردارد. و امّا یک نکتهی ظریف: افراد فقط باید از قاشق یا وسیلهای که برای سِروِ غذا در نظر گرفته شده، استفاده کنند. یعنی حق ندارند با چنگالِ خودشان از ظرفِ غذایِ اصلی، چیزی بردارند!
ظرفهای سنگین یا آنهایی که برداشتنِ غذا از آنها سخت است، همیشه قبل از هر بار چرخاندن، برای سِرو روی میز قرار میگیرند. مثلاً فرض کنید که یک ظرفِ لازانیای داغ و سنگین وسطِ میز است. در این حالت، هر کس که میخواهد لازانیا بکِشد، باید ظرف را قبل از برداشتنِ سهمِ خودش، روی میز بگذارد.
اگر چیزی را با دسته به کسی تعارف میکنید (مثلاً قوریِ چای یا پارچِ آب)، دسته باید به سمتِ گیرنده باشد.
در موردِ نان، یک پارچهی مخصوص داخلِ سبدِ نان میگذارند. شما باید از آن پارچه برای برداشتنِ نان استفاده کنید و به هیچ وجه نباید به نان با دستِ خالی دست بزنید. نان را برای خودتان در بشقابِ کره (که معمولاً در سمتِ چپِ شما قرار دارد) میگذارید. برای خوردنِ نان، یک تکهی کوچک از آن را بِکَنید، روی آن کره بمالید و نوشِ جان کنید. کلِّ تکه نان را یکجا کره نمالید و مثلِ انسانهای غارنشین، از آن گاز نزنید!
یک نکتهی مهمِ دیگر: هرگز آخرین تکه نان را بدونِ اینکه از دیگران بپرسید که آیا آن را میخواهند یا نه، برندارید. این کار بیاحترامی به دیگران تلقی میشود.
در موردِ نمک و فلفل هم چند نکتهی مهم وجود دارد. اول اینکه همیشه قبل از اضافه کردنِ نمک یا فلفل، غذا را بچشید. دوم اینکه، همیشه نمکدان و فلفلدان را با هم میگردانید، حتّی اگر فقط یکی از آنها درخواست شده باشد. سوم اینکه، اگر به جای نمکدان، نمکپاشِ دَر باز به شما تعارف شد، یا از قاشقِ کوچکی که داخلِ آن هست استفاده کنید، یا از نوکِ یک کاردِ کرهی تمیز. اگر نمکپاش فقط برای استفادهی شماست، میتوانید از کاردِ خودتان استفاده کنید یا با انگشتانتان کمی نمک بردارید. امّا اگر از نمکپاشِ مشترک استفاده میکنید، هرگز، تأکید میکنم، هرگز از انگشتان یا کاردِ کثیفِ خودتان استفاده نکنید. نمکی که از نمکپاش برداشتهاید را باید روی بشقابِ نان و کره یا لبهی بشقابی که جلویِ شماست، بگذارید.
اضافه کنم که در چیدمانِ رسمیِ میز، لیوانِ آبِ شما، همان لیوانی است که بالایِ کاردِ شما قرار دارد. به همین راحتی!

باب ششم: انعام! پر هیجان و پشیمان کننده.
بسیار نیک است که یک انسان شایسته حتما به پرسنل انعام بدهد. این میتواند کمک بزرگی برای آنها باشد. چقدر؟ خب همهچیز بستگی به شما دارد. میزانِ معمول آن بینِ 10 تا 20 درصدِ مبلغِ صورتحساب شماست. البتّه اگر خدماتِ ویژهای دریافت کردید، یا مثلاً پرسنل به شما حال داده بودند (منحرف نباشید. منظور هواداری از شماست) میتوانید 10 تا 15 درصد هم انعام را بیشتر کنید.
اگر مشتریِ دائمیِ یک رستوران هستید، هر چند وقت یکبار، 10 تا 15 درصد از مبلغِ یک وعده غذایی را به بچههای آنجا انعام بدهید تا از خدماتِ آنها تشکر کرده باشید. این کار باعث میشود که دفعهی بعد هم با رویِ گشاده از شما استقبال کنند!
من اهل قلیان نیستم. به هیچ وجه. اما حالا بخاطر سود زیاد بسیاری از رستورانها قلیان نیز سرو میکنند. پیش فرضم این است که متصدی قلیان چون که از ریههای خود مایه میگذارد تا قلیان خوبی به مشتری تحویل دهد، مستحق انعام بیشتری است. شاید اگر به او جداگانه انعام بدهید بهتر است. 10% میتواند کافی باشد. در نظر داشته باشید که عموما انعام هر بخش مختص آنهاست و مثلا قلیانچی (درست میگویم؟) پول را در جیب خود میگذارد، اما ویترها باید بین هم تقسیم کنند. در کل همهچیز بستگی به شما دارد. اگر به تعویض سری زیادی احتیاج داشتهاید میتوانید برای هر کدام 50 هزارتومان انعام بدهید.
نکته کنکوری هزار و پانصدم: اگر پرسنل یک شیشه یا جام برای جمعآوریِ انعام دارند، انعام را به جای اینکه مستقیماً به خودشان بدهید، داخلِ جام بیندازید. این کار حرفهایتر است. اگر نقد نبود میتوانید از صندوقدار بخواهید رسید کارتخوان را به صندوق تیپ اضافه کند.
بهروزرسانی: برخی پرسیده بودند که به نوازندگان چقدر انعام بدهیم؟ راستش نمیدانم. من جاهای پرسر و صدا نمیروم. و آن هم دیگر انعام نیست، اسمش شاباش است (لبخند)، اما جدا از شوخی، فکر میکنم برای هرنفر از تیم 50 هزار تومان کافی باشد. اگر موزیک درخواست کرده بودید این رقم را حتما افزایش دهید. فقط یادتان نرود که انعام نوازندگان را نقد بدهید، چون ممکن صاحب رستوران آن را بالا بکشد!
باب پایانی: پرداختِ صورتحساب رستوران
قبل از سفارشِ غذا، حتماً با همسفرههایتان طی کنید که چه کسی قرار است صورتحساب را پرداخت کند. اگر قرار است شما پرداخت کنید، تقریبا 10 دقیقه پیش از آنکه همه بخواهند بروند این کاررا انجام دهید تا مطمئن شوید سفارش تازهای به صورت حساب اضافه نمیشود. میتوانید کارت را به پیشخدمت بسپارید، یا پوز طلب کنید. هردو عالیست. اگر تعارف دارید میتوانید خود، به صندوق مراجعه کرده و تقاضای صورت حساب کنید.
نکته: عموما تعارفات جلوی صحنههای زشتی ایجاد میکند که برازنده هیچکس نیست. حتما حتما از قبل در این مورد به توافق برسید، تا خدای نکرده گیس و گیس کشی اتفاق نیفتد.
چند نکتهی پریمیوم
- بعضیها فکر میکنند که اگر چپدست هستید، اشکالی ندارد که چنگال را در دستِ راست بگیرید و با آن غذا بخورید. امّا تحقیقاتِ من نشان داده که اینطور نیست و حتّی چپدستها هم باید از قوانینِ کلّیِ کارد و چنگال پیروی کنند و چنگال را در دستِ چپ نگه دارند.
- این نکته را هم اضافه کنم که اینها فقط بخشی از آدابِ معاشرت سرِ میزِ غذا بودند. مسلّماً ریزهکاریها و جزئیاتِ فراوانِ دیگری هم وجود دارند که در این مقال نمیگنجند. امّا به نظرم، دانستنِ همین نکاتِ کلّی هم میتواند کمکِ بزرگی به شما بکند تا در جمع، با اعتمادِ به نفسِ بیشتر و رفتاری شایستهتر ظاهر شوید.
حرفِ آخر
یادتان باشد که هدف از رعایتِ این آداب و قواعد، فقط و فقط احترام گذاشتن به خودمان و دیگران است. قرار نیست که با سختگیریِ بیش از حد، لذّتِ غذا خوردن را از خودمان و اطرافیانمان بگیریم. کافی است که کمی به رفتارمان دقت کنیم و سعی کنیم که مثلِ یک انسانِ متمدن، باوقار و باشخصیت رفتار کنیم. به قولِ معروف، “ادب، مرد به زِ دولتِ اوست!”. نوشِ جان!